هویت - میلان کوندرا

درباره‌ی رمان هویت؛ اثری دیگر از نویسنده‌ی بارهستی

کتاب هویت، رمانی نوشته ی میلان کوندرا است که درونمایه ی اساسی آن، نوعی تقلای ذهنی و تقابل کم و بیش فلسفی با ناپایداری هستی و زندگی است.

درباره ی کتاب:

کتاب هویت روایتیست فلسفی از سوء تفاهماتی که ریشه در عدم شناخت دقیق انسان ها از یکدیگر دارد و میتواند بزرگترین عشق ها را به سادگی ببلعد و ویران کند. 

داستان کتاب:

داستان درباره‌ی دو شخصیت با نام‌های شانتال و ژان‌مارک است که عاشق و شیفته‌ی یکدیگر هستند. شانتال زن زیبایی است و ژان مارک دیوانه وار عاشق اوست... تا این‌که سوء‌تفاهمی بزرگ بر زندگی آنها سایه می‌اندازد. این سوء‌تفاهم با یک جمله‌ی غیر عمد از زبان شانتال شروع می‌شود: «مرد‌ها دیگر برای دیدن من سر برنمی‌گردانند».

ژان‌مارک با شنیدن این جمله ناراحت می‌شود، حسادتش بر می انگیزد و  یادش می‌آید که شانتال 4 ‌سال از او بزرگ‌تر است و او حالا افسرده شده و نگران دوران پیری است.

 ژان‌مارک آن‌قدر تحت تاثیر این حرف و تلقین‌های ذهنی‌اش قرار می‌گیرد که تلاش می‌کند جلوی افسردگی شانتال را بگیرد.

او تصمیم میگیرد از زبان یک غریبه برای شانتال نامه بنویسد، این موضوع ا جایی ادامه پیدا میکند که هویت اصلی او از نگاه ژان مارک زیر سوال می‌رود...

 بعد از این اتفاق ژانر رمان بر محور وحشت یا شبه وحشت می‌گذرد و زندگی آنها را به چالش میکشد.

بخشی از کتاب:

-" آزادی؟ شما در این زندگی می توانید خوشبخت یا بدبخت باشید. آزادی شما مبتنی بر این انتخاب است. شما آزادید تا در کوره ی جماعت، با احساس سرخوشی، فردیت خود را ذوب کنید. خانم عزیز من، سرخوشی انتخاب ماست."

ویژگی محصول:

نویسنده: میلان کوندرا

مترجم: دکتر پرویز همایون پور

تعداد صفحات: 160

قطع: رقطعی

جلد: شومیز/نرم

نوبت چاپ: 25 بار